نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
به گزارش پایگاه خبری پیام خلیج فارس، آکادمی سلطنتی علوم سوئد جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۵ را به سه اندیشمند اعطا کرد که هر یک از زاویهای متفاوت، راز رشد اقتصادی را واکاوی کردهاند. فیلیپ آژیون از مدرسه اقتصاد لندن و پیتر هاویت از دانشگاه براون، برای پژوهشهای بنیادین خود درباره پویایی نوآوری و تخریب خلاق نیمی از جایزه را بهاشتراک گذاشتند و جوئل موکیر، اقتصاددان و مورخ دانشگاه نورثوسترن، برنده نیمی دیگر شد. این انتخاب نشانهای از تغییر جریان فکری در علم اقتصاد بهسوی بازخوانی تاریخی رشد و نقش ایدهها در پیشرفت بشر است.
جوئل موکیر، اقتصاددان آمریکایی، جایگاهی میان دو جهان دارد: اقتصاد و تاریخ. او نه کاملاً به اردوگاه اقتصاددانان تعلق دارد و نه به سنت مورخان کلاسیک. نوشتههایش، برخلاف متون خشک دانشگاهی، نثری جذاب و روایی دارند اما در استدلال همچنان بر روش کمی و تحلیلی علم اقتصاد تکیه میکند. شاید اگر امروز وارد دنیای دانشگاه میشد، در میان تقسیمبندیهای سخت میان رشتهای، جایی برای او بهسختی یافت میشد اما همین نگاه میانرشتهای است که پژوهش او را متمایز کرده است.
موکیر در آثار متعددی از جمله کتاب معروف «فرهنگ رشد» که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد، پرسش بنیادینی را دنبال میکند: چرا رشد اقتصادی در مقطعی از تاریخ بشری ناگهان جهش کرد؟ او یادآور میشود که تا میانه قرن هجدهم، تولید ناخالص داخلی بشر تقریباً بدون تغییر باقی مانده بود اما ناگهان در آستانه انقلاب صنعتی، روندی صعودی و بیسابقه آغاز شد. پاسخ او در یک واژه خلاصه میشود: ایدهها.
از نظر موکیر، آنچه اروپا را از سایر تمدنها متمایز کرد، تحول فرهنگی قرن هفدهم بود؛ زمانی که نگرش مردم به علم، تجربه و ابداع تغییر یافت. جامعه اروپایی، بهویژه در انگلستان، به تدریج ارزشهای جدیدی را پذیرفت که جستوجوی دانش و آزمون علمی را تشویق میکرد. همین تغییر نگرش فرهنگی، به زایش نهادهایی چون انجمن سلطنتی لندن در سال ۱۶۶۰ انجامید؛ نهادی که علم و مهندسی را در کنار یکدیگر قرار داد و به پیوند میان نظریه و عمل کمک کرد. نقلقول معروف فرانسیس بیکن در همین فضا معنا یافت: «هدف مشروع علم، افزودن بر رفاه و امکانات بشر است.»
پیش از دیدگاه موکیر، باور غالب در میان مورخان این بود که علم و فناوری تا قرن نوزدهم ارتباطی واقعی با هم نداشتند. مورخ نامدار علم، توماس کوهن، معتقد بود تا دهه ۱۸۷۰، مهندسان و مخترعان بیشتر از روی تجربه و آزمون و خطا عمل میکردند تا بر پایه نظریه علمی. اما موکیر با این روایت مرسوم مخالفت کرد و نشان داد که در اروپا، علم و فناوری از قرن هفدهم بههم آمیخته بودند و نهادهایی مانند انجمن سلطنتی، پلی میان تجربه و نظریه ایجاد کرده بودند.
به باور او، اروپا نه به خاطر استعداد ذاتی بلکه به سبب تنوع سیاسی و باز بودن فکری توانست مسیر صنعتیشدن را بپیماید. در حالی که در چین، حاکمان از ترس اندیشههای آزاد، متفکران مستقل را سرکوب میکردند، در اروپا فضای چنددولتی موجب شد اندیشمندان بتوانند با آزادی بیشتری حرکت کنند. اگر یک دولت یا پادشاه مخالف ایدهای بود، متفکران بهسادگی میتوانستند به کشور همسایه پناه ببرند و کارشان را ادامه دهند.
همزمان، نهادهای سیاسی اروپا بیش از سایر مناطق، پذیرای «تخریب خلاق» بودند؛ همان مفهومی که آژیون و هاویت بعدها در نظریه رشد خود بسط دادند: فرآیندی که در آن، نوآوریهای تازه جای روشهای قدیمی را میگیرند و از دل نابودی ساختارهای پیشین، رشد جدیدی شکل میگیرد.
آژیون و هاویت با ارائه مدل مشهور خود در دهه ۱۹۹۰، نشان دادند که رشد اقتصادی نتیجه فرآیند مداوم نوآوری و رقابت است. در این دیدگاه، رشد بهصورت خودکار رخ نمیدهد بلکه نتیجه تعامل میان مخترعان، شرکتها و سیاستهایی است که نوآوری را ممکن یا محدود میکنند. اقتصاد تنها زمانی رشد میکند که اجازه دهد نسلهای جدید فناوری، ساختارهای پیشین را جایگزین کنند.
این نظریه، همان حلقه مفقودهای است که موکیر در تاریخ جستوجو میکرد. او به گذشته نگاه میکند تا بگوید چه فرهنگی بستر چنین پویاییای را فراهم کرد، و آژیون و هاویت به آینده مینگرند تا توضیح دهند چگونه میتوان این پویایی را تداوم بخشید.
جایزه امسال نوبل، نشانه تغییری عمیق در مسیر علم اقتصاد است. برای دههها، کمیته نوبل اقتصاددانانی را برگزید که بیشتر در حوزه مدلسازیهای نظری یا اقتصادسنجی فعالیت داشتند. اما در چند سال اخیر، تاریخ اقتصادی بار دیگر به قلب تحلیلهای اقتصادی بازگشته است. از دارون عجماوغلو تا کلودیا گلدین و اکنون جوئل موکیر، همگی بر اهمیت نگاه تاریخی برای درک بحرانهای امروز تأکید دارند.
بحران مالی ۲۰۰۸ ، همهگیری کرونا و تحولات ژئوپلیتیکی اخیر بار دیگر ثابت کردهاند که برای مواجهه با بحرانهای مدرن باید به گذشته نگاه کرد؛ چرا که اقتصاد بدون حافظه تاریخی، محکوم به تکرار خطاهاست.
موکیر و همتایانش یادآوری میکنند که اقتصاد علم اعداد نیست، بلکه علم ایدههاست و ایدهها تنها در جوامعی زنده میمانند که آزادی اندیشه، رقابت و مدارای نهادی را حفظ کنند.
نوبل اقتصاد ۲۰۲۵ نه صرفاً تقدیر از سه پژوهشگر، بلکه پیامی برای جهان امروز دارد: رشد اقتصادی از مسیر مهندسی صرف یا تزریق سرمایه حاصل نمیشود بلکه ریشه در فرهنگ پذیرش تغییر و آزادی اندیشه دارد. آنچه اروپا را در قرن هجدهم متحول کرد، نه منابع طبیعی بود و نه انباشت سرمایه بلکه رهایی ذهن از قید سنت و آمادگی برای شکست و تجربه بود.
این همان درسی است که بسیاری از اقتصادهای امروز باید بیاموزند: برای آنکه نوآوری به موتور رشد تبدیل شود، باید اجازه داد ایدههای تازه زاده شوند، با ایدههای کهنه رقابت کنند و حتی ساختارهای قدیمی را درهم بشکنند. نوبل امسال یادآوری کرد که در جهان امروز، پیروزی با کسانی است که بهجای ترس از تخریب، به خلاقیت ایمان دارند.
جفری هینتون، دانشمند کامپیوتر و برنده جایزه نوبل، بار دیگر بر هشدارهای خود درباره تأثیر هوش مصنوعی بر بازار کار و نقش شرکتهای پیشرو در این زمینه تأکید کرد.
بیتکوین این روزها دیگر یک دارایی سفتهبازی نیست، بلکه در تقاطع اقتصاد کلان و جریانهای مالی اصلی جهان قرار گرفته است.
قیمت اتریوم در آستانه اصلاحی عمیقتر قرار گرفته و تحلیلها نشان میدهند که احتمال افت تا محدوده ۲،۸۷۰ دلار وجود دارد. در حالی که اتریوم طی ۳۰ روز گذشته بیش از ۲۴ درصد سقوط کرده و به محدوده ۳،۴۹۰ دلار رسیده، نشانههای نزولی در نمودارها بهوضوح تقویت شدهاند.
هوش مصنوعی امروز دیگر یک آرمان خیالی در آینده نیست؛ واقعیتی است که در حوزههای مختلف تحولی اساسی ایجاد کرده است. با این حال، این فناوری چالشهای تازهای را در حوزه امنیت سایبری و حفاظت از دادههای شخصی بههمراه دارد.