نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
به گزارش پایگاه خبری پیام خلیج فارس، در دورههای بحران ارزی، نوسانات شدید نرخ ارز تنها به بازار ارز محدود نمیماند و بهسرعت به سایر بازارهای دارایی منتقل میشود. بازار سرمایه، بهدلیل پیوندهای عمیق با متغیرهای کلان اقتصادی یکی از نخستین مقاصد این انتقال شوک است. در چنین شرایطی، افزایش نااطمینانی، تغییر انتظارات سودآوری شرکتها و بازنگری سرمایهگذاران در ارزشگذاری داراییها زمینهساز واکنشهای زنجیرهای در صنایع مختلف بورسی میشود.
نکته کلیدی آن است که این واکنشها همزمان و هممقدار نیستند. تفاوت در ساختار هزینه، وابستگی به واردات یا صادرات و میزان ارتباط با بازار ارز سبب میشود که برخی صنایع بهعنوان کانون اولیه جذب شوک عمل کنند و سپس بحران از طریق آنها به سایر بخشهای بازار سرایت یابد.
مروری بر تجربه سالهای گذشته نشان می دهد که شوکهای ارزی در سالهای بحرانی، تقریباً تمام صنایع بورسی را تحت تأثیر قرار دادهاند. با این حال، شدت و ترتیب این اثرگذاری یکسان نبوده است. به طور کلی سرایت شوک ارزی بهطور گسترده در میان صنایع بورسی همواره مشاهده شد و تنها استثنای معنادار، صنعت انبوهسازی بوده که واکنش متفاوتی از خود نشان داده است. این موضوع بیانگر آن است که بحران ارزی بهعنوان یک شوک سیستماتیک، توانایی درگیر کردن بخش عمدهای از بازار سرمایه را دارد، اما کانالهای انتقال آن در صنایع مختلف یکسان نیست.
صنایع بورسی را میتوان از منظر واکنش به بحران ارزی در سه گروه کلی صنایع وارداتمحور، صنایع صادراتمحور و صنایع خنثی دستهبندی کرد.
در میان صنایع بورسی، صنایع وارداتمحور بیشترین و سریعترین آسیب را در شرایط بحران ارزی متحمل میشوند. این صنایع بهطور مستقیم به نرخ ارز وابستهاند، زیرا بخش عمدهای از مواد اولیه، تجهیزات یا نهادههای تولیدی آنها از خارج تأمین میشود. افزایش ناگهانی نرخ ارز، هزینههای تولید این صنایع را بهشدت افزایش میدهد و حاشیه سود آنها را تحت فشار قرار میدهد.
بررسی مسیر سرایت بحران نشان میدهد که صنعت محصولات دارویی در اغلب بحرانهای ارزی، نقطه آغاز انتقال شوک به بازار سرمایه بوده است. این صنعت، بهدلیل وابستگی بالای ارزی و حساسیت شدید به تغییرات نرخ ارز، شوک ارزی را سریعتر از سایر صنایع جذب میکند و بهعنوان اولین حلقه زنجیره سرایت عمل میکند. واکنش سریع این صنعت نهتنها در بازدهی سهام آن قابل مشاهده است بلکه بهعنوان سیگنالی برای سایر صنایع نیز عمل میکند و انتظارات منفی را در کل بازار تقویت میکند.
پس از صنعت دارویی، سایر صنایع وارداتمحور نیز بهتدریج درگیر بحران میشوند. کاهش قدرت پیشبینی سودآوری، افزایش ریسک عملیاتی و فشار بر جریان نقدی شرکتها، سبب میشود که سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری به این صنایع نگاه کنند و خروج سرمایه از آنها تشدید شود.
پس از آغاز سرایت از صنعت دارویی، مسیر انتقال بحران در هر یک از دورههای ارزی تفاوتهایی داشته است. در یکی از بحرانها، سرایت در مرحله بعد به صنعت سرمایهگذاری منتقل شده است. این صنعت بهدلیل نقش واسطهای در بازار سرمایه و ارتباط گسترده با سایر صنایع، بهعنوان یک تقویتکننده شوک عمل کرده و دامنه بحران را گسترش داده است.
در بحران بعدی، صنایع فلزات اساسی و فرآوردههای نفتی در مرحله بعدی سرایت قرار گرفتهاند. این صنایع، اگرچه در زمره صنایع بزرگ و بعضاً صادراتمحور قرار میگیرند، اما نوسانات ارزی از طریق تغییر انتظارات سود، نوسان قیمتهای جهانی و عدم قطعیت در سیاستهای اقتصادی، آنها را نیز بهطور جدی تحت تأثیر قرار داده است. ورود این صنایع به چرخه سرایت، نشاندهنده آن است که بحران ارزی میتواند از صنایع وارداتمحور آغاز شود و سپس به صنایع بزرگ و اثرگذار بازار تسری یابد.
در نگاه نخست، ممکن است تصور شود که صنایع صادراتمحور در شرایط افزایش نرخ ارز منتفع میشوند. با این حال، شواهد نشان میدهد که این صنایع نیز از پیامدهای بحران ارزی مصون نیستند. اگرچه افزایش نرخ ارز میتواند درآمد ریالی صادرات را افزایش دهد، اما همزمان نااطمینانی، اختلال در زنجیره تأمین، و نوسانات شدید بازار، ریسک فعالیت این صنایع را بالا میبرد.
در نتیجه، صنایع صادراتمحور با تأخیر نسبت به صنایع وارداتمحور وارد چرخه سرایت میشوند، اما در مراحل بعدی بحران، آنها نیز دچار نوسانات شدید میشوند. این واکنش دیرتر اما پایدارتر، بیانگر آن است که بحران ارزی نهتنها یک شوک قیمتی، بلکه یک شوک انتظاراتی و ساختاری برای بنگاههای صادراتی نیز محسوب میشود.
به طور کلی سرعت و شدت سرایت بحران ارزی در صنایع مختلف یکسان نیست. برخی صنایع شوک را سریع جذب میکنند اما زودتر به تعادل بازمیگردند، در حالی که برخی دیگر با تأخیر واکنش نشان میدهند اما اثر بحران در آنها ماندگارتر است. این تفاوتها ریشه در ساختار مالی، نوع وابستگی به ارز و جایگاه هر صنعت در شبکه ارتباطات بازار سرمایه دارد.
این ناهمگنی در واکنش صنایع، سبب میشود که بحران ارزی بهصورت موجی در بازار حرکت کند و در هر مرحله، بخش خاصی از بازار را به کانون توجه سرمایهگذاران تبدیل کند. در چنین شرایطی، درک مسیر سرایت و شناسایی صنایع پیشرو در جذب شوک، اهمیت ویژهای برای تحلیلگران و فعالان بازار دارد.
برآیند شواهد نشان میدهد که در شرایط بحران ارزی، بیشترین آسیب ابتدا متوجه صنایع وارداتمحور، بهویژه صنعت محصولات دارویی است. این صنایع بهعنوان نقطه شروع سرایت، نقش کلیدی در انتقال شوک به کل بازار سرمایه دارند. پس از آن، صنایع واسطهای و سپس صنایع بزرگ و اثرگذار مانند فلزات اساسی و فرآوردههای نفتی وارد چرخه بحران میشوند. صنایع صادراتمحور اگرچه واکنش متفاوتی دارند، اما در نهایت از تبعات نااطمینانی و نوسانات ناشی از بحران ارزی متأثر میشوند.
نیویورک تایمز در گزارش جدید خود ادعا میکند که ترامپ و خانوادهاش از حلوفصل پروندههای کریپتویی سود مالی بردهاند.
بیتکوین، روز دوشنبه، تحت تاثیر ریسکپذیری پایین و احتیاط سرمایهگذاران در آستانه یک هفته سنگین از نظر انتشار دادههای اقتصادی و تصمیمات بانک مرکزی، روند کاهشی داشت و زیر سطح ۹۰ هزار دلار معامله شد.
وزارت دارایی انگلیس اعلام کرد این کشور از اکتبر ۲۰۲۷، تنظیم مقررات داراییهای رمزارز را آغاز خواهد کرد.
امروز بازار ارزهای دیجیتال با روندی نزولی همراه بود و برخی رمزارزها ریزش قیمت را تجربه کردند.