مایکروسافت یا گوگل؛ کدام آینده هوش مصنوعی را می‌سازد؟

رقابت گوگل و مایکروسافت در عصر هوش مصنوعی، به نبردی راهبردی میان دو مدل اقتصادی، ادغام عمودی گوگل و همکاری اکوسیستمی مایکروسافت، تبدیل شده که آینده صنعت فناوری را بازتعریف می‌کند.

به گزارش پایگاه خبری پیام خلیج فارس، جهان فناوری در آستانه یک تحول تاریخی قرار گرفته است؛ تحولی که شاید بتوان آن را بزرگ‌ترین جابه‌جایی قدرت از زمان انقلاب اینترنت دانست. در مرکز این تحول، دو نام آشنا، مایکروسافت و گوگل، ایستاده‌اند. یکی با تکیه بر شراکت استراتژیک با OpenAI، خود را به پیشگام اصلی موج هوش مصنوعی بدل کرده است، و دیگری، با اتکای کامل به زیرساخت‌های داخلی خود، به دنبال بازتعریف مفهوم ادغام عمودی در فناوری است. اکنون پرسش اصلی این است که کدام مدل کسب‌وکار آینده صنعت هوش مصنوعی را تعیین خواهد کرد؟

مایکروسافت؛ غول آرامی که دوباره به اوج رسید

تا پیش از معرفی ChatGPT در نوامبر ۲۰۲۲، مایکروسافت بیشتر به‌عنوان شرکتی شناخته می‌شد که نرم‌افزارهایش از ویندوز تا آفیس ضروری ولی یکنواخت بودند. اما با ورود به همکاری انحصاری با OpenAI، این غول ۴۷ ساله ناگهان به یکی از هیجان‌انگیزترین بازیگران دنیای فناوری بدل شد. نتیجه این همکاری خیره‌کننده بود و در کمتر از سه سال، بیش از ۲ تریلیون دلار به ارزش بازار سهام مایکروسافت افزوده شد.

مایکروسافت با زیرکی، مدل همکاری خود با OpenAI را بر پایه انعطاف و هم‌افزایی بنا کرد. در توافق اخیر میان دو شرکت که در اکتبر ۲۰۲۵ اصلاح شد، OpenAI دیگر محدود به استفاده از زیرساخت ابری مایکروسافت نیست و می‌تواند آزادانه با سایر ارائه‌دهندگان همکاری کند. در عوض، مایکروسافت ۲۷ درصد سهام OpenAI را در اختیار دارد و تا سال ۲۰۳۲، ۲۰ درصد از درآمد آن و دسترسی به تمامی فناوری‌هایش حتی در صورت دستیابی به «هوش برتر» را حفظ خواهد کرد. علاوه بر این، OpenAI متعهد شده طی چند سال آینده ۲۵۰ میلیارد دلار برای استفاده از خدمات ابری مایکروسافت هزینه کند.

این همکاری هوشمندانه، الگویی تازه در صنعت هوش مصنوعی ایجاد کرده است؛ الگویی که بر تقسیم کار و شراکت میان تخصص‌های متفاوت استوار است.

در این مدل چندلایه، هر بخش از زنجیره‌ی فناوری نقش خاص خود را ایفا می‌کند. شرکت‌هایی چون انویدیا و AMD، تراشه‌های گرافیکی را طراحی می‌کنند؛ آزمایشگاه‌های هوش مصنوعی مانند OpenAI و Anthropic مدل‌های زبانی پیشرفته را می‌سازند؛ ارائه‌دهندگان خدمات ابری چون مایکروسافت و آمازون، این مدل‌ها را بر زیرساخت خود میزبانی می‌کنند.

این سیستم ترکیبی از رقابت و همکاری است؛ شرکت‌ها در برخی حوزه‌ها متحد و در برخی دیگر رقیب‌اند. چنین معماری، انعطاف‌پذیری بالایی در برابر تغییرات سریع فناوری فراهم می‌کند و اجازه می‌دهد نوآوری با سرعت بیشتری پیش برود.

گوگل؛ مدافع یکپارچگی عمودی

در این میان، تنها شرکتی که مسیر متفاوتی برگزیده، گوگل است. این شرکت برخلاف سایر بازیگران، تصمیم گرفته همه‌ی لایه‌های فناوری را درون خود نگه دارد. این لایه ها موارد متعددی از طراحی تراشه‌های اختصاصی به نام TPU در مراکز داده‌ Google Cloud تا توسعه‌ مدل‌های هوش مصنوعی در آزمایشگاه DeepMind و به‌کارگیری مستقیم این مدل‌ها در محصولات کلیدی چون جست‌وجو، یوتیوب و اندروید را دربر می‌گیرد.

این رویکرد، همان چیزی است که اقتصاددانان آن را ادغام عمودی کامل می‌نامند. در نگاه نخست، چنین مدلی کمتر چابک به نظر می‌رسد؛ زیرا همه چیز باید در درون یک سازمان بزرگ هماهنگ شود. همین موضوع باعث شد گوگل در آغاز دوران چت جی بی تی کمی عقب بماند و از سوی تحلیلگران به عنوان عقب‌مانده‌ هوش مصنوعی توصیف شود.

با وجود آن عقب‌ماندگی اولیه، گوگل در سال ۲۰۲۵ با قدرت بازگشته است. ارزش بازار آلفابت (شرکت مادر گوگل) در چهار ماه گذشته یک تریلیون دلار افزایش یافته  که رشدی بیشتر از دو سال گذشته‌ آن است. نسبت ارزش به سود این شرکت که پیش‌تر تنها دو سوم مایکروسافت بود، اکنون به آن نزدیک شده است. سرمایه‌گذاران دریافته‌اند که مدل عمودی گوگل در حال ثمردهی است و این‌بار حتی رقبای آن نیز به تقلید از آن روی آورده‌اند.

گوگل از آغاز، شرکتی مبتنی بر یادگیری ماشین بوده است. الگوریتم جست‌وجوی آن در دهه ۱۹۹۰ در واقع یکی از نخستین کاربردهای عملی یادگیری آماری بود. بعدها، دستاوردهایی چون پروژه‌ی AlphaFold که پیش‌بینی ساختار پروتئین‌ها را ممکن کرد، جایگاه این شرکت را به‌عنوان یکی از پیشروان هوش مصنوعی تثبیت نمود. حتی مقاله معروفی که در سال ۲۰۱۷ مفهوم «ترنسفورمر» و پایه‌ی اصلی چت جی بی تی را معرفی کرد، از سوی پژوهشگران گوگل منتشر شد.

اما بوروکراسی داخلی و نگرانی از آسیب به درآمد میلیاردی جست‌وجو باعث شد گوگل در عرضه عمومی فناوری‌های گفت‌وگویی مانند Bard تأخیر کند. در حالی که OpenAI در اواخر ۲۰۲۲ بازار را تسخیر کرد، گوگل تا فوریه‌ی ۲۰۲۳ صبر کرد تا رقیب خود را عرضه کند.

برخلاف ترس‌های اولیه، فناوری‌های گفت‌وگویی هنوز نتوانسته‌اند سلطه جست‌وجوی گوگل را تهدید کنند. ویژگی جدید AI Overviews که از مه ۲۰۲۴ در بالای نتایج جست‌وجو ظاهر شد، نه تنها به کاهش ترافیک منجر نشد بلکه موجب افزایش مشارکت کاربران شد. درآمد تبلیغات جست‌وجو در چند فصل اخیر حدود ۱۰ درصد رشد سالانه داشته است؛ رقمی چشمگیر برای کسب‌وکاری که هر فصل نزدیک به ۵۰ میلیارد دلار فروش دارد.

در کنار جست‌وجو، بخش ابری گوگل به یکی از مهم‌ترین منابع رشد این شرکت تبدیل شده است. فروش Google Cloud اکنون با نرخ سالانه ۳۰ درصد افزایش می‌یابد و حدود ۱۰ درصد از سود عملیاتی کل گروه را تشکیل می‌دهد؛ در حالی که همین بخش تا اواخر ۲۰۲۲ زیان‌ده بود. یکی از دلایل این رشد، محبوبیت تراشه‌های TPU در میان شرکت‌های هوش مصنوعی است. این تراشه‌ها انرژی کمتری نسبت به GPUهای انویدیا مصرف می‌کنند، اما کارایی مشابه یا حتی بالاتری دارند.

برای مثال، شرکت Anthropic اخیراً قراردادی به ارزش سالانه حدود ۸ تا ۱۰ میلیارد دلار برای خرید یک گیگاوات ظرفیت محاسباتی از گوگل کلاد امضا کرده  که معادل بیش از یک میلیون TPU است. چنین قراردادهایی نشان می‌دهد که بازار به‌تدریج به سمت زیرساخت‌هایی حرکت می‌کند که کارایی انرژی و هماهنگی نرم‌افزاری بالاتری دارند.

گوگل از سال ۲۰۱۵ به‌صورت هدفمند پردازنده‌های خود را برای کار با نرم‌افزارهایش طراحی کرده است. Gemini مدل هوش مصنوعی این شرکت نیز دقیقاً با همین معماری ساخته شده و نتیجه آن، کارایی بی‌سابقه در هزینه پردازش است. برآوردها نشان می‌دهد که هزینه هر پرس‌وجوی هوش مصنوعی در گوگل دو برابر جست‌وجوی معمولی است، در حالی که تخمین‌های اولیه عددی پنج برابر را پیش‌بینی می‌کردند. این به معنای آن است که حاشیه سود گوگل در جست‌وجو تنها از ۹۰ درصد به ۸۶ درصد کاهش یافته؛ رقمی که هنوز خیره‌کننده است.

مایکروسافت و وسوسه‌ی تقلید از گوگل

موفقیت گوگل در توسعه تراشه‌های اختصاصی باعث شده که اکنون رقبایش نیز به دنبال مسیر مشابهی باشند. OpenAI برای کاهش زیان‌های میلیارددلاری خود، به‌دنبال طراحی تراشه‌های مخصوص یادگیری عمیق است. مایکروسافت نیز از سال ۲۰۲۳ آزمایشگاه طراحی تراشه‌ی خود را با نام Maia راه‌اندازی کرد. با این حال، نسل دوم تراشه‌های Maia با تأخیر روبه‌رو شده و هنوز فاصله‌ی زیادی تا رقابت جدی با TPUهای گوگل دارد.

در حوزه مدل‌سازی نیز، مایکروسافت هنوز متکی به OpenAI است و پروژه‌های مستقل آن در مراحل اولیه قرار دارند. بنابراین، هرچند رویکرد مایکروسافت چابک‌تر است، اما از نظر عمق فناوری و کنترل زنجیره هنوز از گوگل عقب‌تر به نظر می‌رسد.

دو مسیر متفاوت، یک هدف مشترک

اگر بخواهیم تفاوت این دو غول را خلاصه کنیم، مایکروسافت به‌دنبال اکوسیستمی باز و همکارانه است، در حالی‌که گوگل به خودبسندگی کامل ایمان دارد. مایکروسافت می‌خواهد شریک هر کسی باشد که ایده خوبی دارد، گوگل می‌خواهد همه ایده‌های خوب را درون خود پرورش دهد. هر دو مسیر مزایا و خطرات خاص خود را دارند:

مدل باز مایکروسافت انعطاف‌پذیرتر است و می‌تواند سریع‌تر با تحولات فناوری سازگار شود اما مدل عمودی گوگل از نظر هزینه و بهره‌وری انرژی کارآمدتر است و وابستگی کمتری به دیگران دارد.

شاید جالب‌ترین تحول اخیر آن باشد که دو شرکت در حال نزدیک‌شدن به مدل یکدیگرند. گوگل پس از سال‌ها تمرکز انحصاری بر زیرساخت داخلی، اکنون بخشی از فناوری‌های خود را در اختیار شرکت‌های بیرونی قرار می‌دهد؛ در مقابل، مایکروسافت که زمانی نماد همکاری بود، حال به‌دنبال کنترل مستقیم‌تر بر سخت‌افزار و مدل‌های خود است. در واقع، هر دو در تلاش‌اند ترکیبی از دو جهان بسازند: انعطاف مایکروسافت و یکپارچگی گوگل.

آغاز مرحله دوم انقلاب هوش مصنوعی

رقابت گوگل و مایکروسافت دیگر صرفاً رقابت دو شرکت نیست؛ بلکه رقابت دو فلسفه‌ی اقتصادی است: یکی بر شبکه‌سازی و تقسیم کار تأکید دارد و دیگری بر ادغام و کنترل کامل. نتیجه این رقابت می‌تواند آینده کل صنعت فناوری را از هزینه‌ پردازش تا قیمت خدمات ابری و حتی مسیر توسعه‌ هوش مصنوعی عمومی شکل دهد.

اما در شرایط کنونی، نشانه‌ها حاکی از آن است که گوگل که تا همین چندی پیش به عنوان بازنده‌ اولیه عصر چت جی بی تی شناخته می‌شد، اکنون در مسیر بازگشت به قله قرار گرفته است. شاید در نهایت، همان ادغام عمودی که زمانی به عنوان عامل کندی‌اش شمرده می‌شد، به برگ برنده‌ی بزرگ آن در جنگ هوش مصنوعی بدل شود.