نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
بررسیها نشان میدهد بیش از ۹۷درصد سرمایههای خردی که در دوره اوج سال ۹۹ یعنی از ابتدای آن سال تا زمان رسیدن شاخص کل به قله ۲میلیون و ۷۸هزار واحدی به گردونه معاملات سهام وارد شده بود، در ۱۶ ماه گذشته راه خروج از بازار را انتخاب کردهاند. به این ترتیب اصلاحی که در صورت کارآ بودن قوانین معاملاتی و البته عدمدخالت سیاستگذار در مکانیزم بازار میتوانست در مدت چند روز به پایان برسد، حالا نهتنها ۱۶ ماه به درازا کشیده بلکه به زعم نظرات کارشناسی قیمت بسیاری از سهمها، در سطوح پایینتر از قیمتهای تعادلی قرار گرفته است.
در این وانفسا، اما سیاستگذار فرصتهای پیشروی خود برای احیای بازار سهام را یکی پس از دیگری از دست میدهد. بیراه نیست اگر بگوییم در ۲سال گذشته سیاستگذاری اقتصادی برای بورس بسیار نامناسب بوده است. سیاستهایی که در دورهای بازار سهام را درگیر رونقی تورمی کرد و در دورهای دیگر در مواجهه نادرست با این حباب بزرگ شده خود را نشان داد تا زیان سنگینی به سهامداران و البته اقتصاد تحمیل شود. اما جایی باید به این داستان پایان داد. طلاییترین زمانها برای حذف محدودیت دامنه نوسان و افزایش کارآیی بازار سهام از دست رفته است، اما هنوز امکان احیا وجود دارد. احیایی که نیازمند یک جراحی سخت، اما ضروری است و در هر دورهای میتواند عواقبی به همراه داشته باشد که البته به نظر میرسد باید تحمل شود تا به یک بازار کارآ و منطبق با استانداردهای جهانی نزدیک شویم. از این رو سیاستگذار اقتصادی لازم است با علم به عواقب این جراحی ضروری، تا دیرتر نشده اصلاحات لازم را انجام دهد.
در این نظرسنجی یک سوال از مردم پرسیده شده است: «اگر مبلغی پول داشته باشید ترجیح میدهید در کجا سرمایهگذاری کنید؟» سوالی ساده با جوابی سخت که اگر قرار باشد هر فرد از دید کارشناسی به آن نگاه کند احتمالا باید ساعتهای بسیاری را برای بررسی این سوال و رسیدن به جوابی معقول وقت صرف کند. به هر حال بیشاز ۳۶درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی گفتهاند که به سرمایهگذاری در زمین و مسکن روی میآوردند و تنها ۲/ ۱ درصد از افراد بورس را به عنوان مقصد سرمایهگذاری انتخاب کردهاند. به این ترتیب بورس کمترین رای را در اختیار گرفت. اما دلیل این نگاه سرمایهگذاران چیست؟ چرا بورس تهران برخلاف بسیاری از بازارهای سهام بینالمللی در دفع سرمایهگذاران به این اندازه موفق عمل کرده است؟
پس از آن، اما مواجهه با این ابرنوسان، باز هم تاریخساز شد و به جز تحمیل زیان به سرمایهگذاران، اقتصاد کشور را نیز از آن متضرر شد. اما متهم اصلی هر دو روند شکل گرفته علاوه بر دخالت در سازوکار بازار و تحمیل سیاستهای دستوری، دامنه نوسان محدودی بود که سالها بورسبازان با آن درگیرند و سیاستگذار هم بارها گفته مخالف این محدودیت است، اما تلاشی نیز برای برداشتن سایه سنگین آن از سر بازار و سهامداران نمیکند. به جرات میتوان گفت سیاستگذاران بورسی بسیاری از فرصتهای پیشروی برای افزایش کارآیی بازار سهام را از دست دادهاند. اما هنوز میتوان به احیای بازاری که کانال اصلی هدایتکننده سرمایهها به بخش تولید و فعالیتهای مولد رونقزاست، امید داشت. هنوز بورسبازان خاطرات خوبی از این بازار دارند و در صورت افزایش کارآیی آن میتوان دوباره سرمایهها را جذب بازار سهام کرد.
اما این مهم چگونه ممکن است؟ احیای بازار سهامی که رکودیترین روزهای خود را پشت سر میگذارد، از طریق یک جراحی سخت، اما فوری امکانپذیر است. این جراحی در هر دورهای عواقبی دارد، اما راه گریزی نیز از آن نیست. بهویژه آنکه عمده رونقهای شکل گرفته در بازار سهام طی سالهای اخیر با نگاه به شرایط تورمی اقتصاد ایران حاصل شده و از این رو حالا در بحبوحه مذاکرات هستهای و احتمال کاهش انتظارات تورمی، جراحی بازار سهام نیز به کار سختتری تبدیل شده است. به هر روی لازم است سیاستگذار اقتصادی با علم به عواقب این جراحی ضروری تا دیرتر نشده اصلاحات لازم را انجام دهد. باید تحمل کرد تا بازار سهام کشورمان به یک بازار کارآ و منطبق با استانداردهای جهانی نزدیک شود. اما از وصف گذشته و تبیین چرایی حال و روز بازار در شرایط کنونی که بگذریم به نظر میآید که توجه به محدودیت ایجاد شده بهخصوص از جانب دامنه نوسان برای بازار سهام در وضعیت کنونی حائز اهمیت است.
چرا که عدماطمینان تقریبا در تمامی ماههای سالجاری بازارها را فرا گرفته و حالا با از سر گرفته شدن مذاکرات برجامی نیز ممکن است شاهد بروز برخی نوسانات در بازارهای یاد شده باشیم. چنین امری به این سبب هماکنون مورد توجه قرار میگیرد که دستیابی احتمالی به یک توافق میتواند سبب بروز نوسان نزولی در بازارهایی شود که در طول سالهای اخیر با تورم همنوا بودهاند و به سبب افزایش انتظار تورمی روندهای صعودی را تجربه کردهاند. دقیقا همین نکته است که مساله بورس را در شرایط کنونی حائز اهمیت میکند. این بازار به سبب داشتن محدودیتهای درونی نظیر دامنه نوسان و حجم مبنا ممکن است توان هضم آسان توافق احتمالی را نداشته باشد و از این رو اثر منفی از افت قیمت دلار میپذیرد.
اثری که شاید کوتاهمدت باشد، اما باید دید پس از طولانی شدن رکود اخیر، سهامداران توان تحمل آن را دارند یا خیر؟ در صورت اتخاذ یک تصمیم فوری برای افزایش کارآیی بازار سهام و فراهم کردن زیرساختهای لازم برای این جراحی فوری، اما میتوان از فرار بیشتر پولها از بازار سهام جلوگیری کرد. سرمایههایی که حالا تصمیم گرفتهاند از بازاری که باید نقدشوندهترین حالت ممکن را داشته باشد، روانه بازاری شوند که به راحتی به پول نقد تبدیل نمیشود، اما سایه دخالتهای دستوری بر سر سرمایهگذاران آن سنگینی نمیکند.
این در حالی است که سهام قابل معامله در بورسهای جهانی بیش از ۸۵درصد از کل سهام شرکتهاست. در ایران، اما سالهاست سهام شناور حول همیندرصد نازل، نوسان میکند و بهبودی در این خصوص مشاهده نمیشود. اقدامی نیز برای توسعه فرهنگ سرمایهگذاری مستقیم در دستور کار سیاستگذار نیست و حتی سال گذشته در بحبوحه رشد قیمتها، دولت بیشترین تبلیغ را برای ورود عامه مردم به تالار شیشهای کرد تا شرایط را از گذشته وخیمتر کند. اما تا چه زمانی این تعلل ادامه خواهد یافت؟ آیا پس از وقت اضافهای که اکنون در آن قرار داریم، دیگر میتوان امیدی به احیای بازار سهام داشت؟
سود سهام عدالت عملکرد سال ۱۴۰۲ ظرف دو تا سه هفته آینده و به احتمال زیاد در اواخر شهریور یا اوایل مهر ۱۴۰۴ به حساب مشمولان واریز میشود.
شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار با انتشار لیستی موانع دریافت سود سهام عدالت را اعلام کرد.
دستیار ویژه و مشاور رئیس سازمان بورس در امور سهام عدالت در خصوص سود سهام عدالت نکاتی را مطرح کرد.
رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس و مدیران سازمان بورس اعلام کردند آزادسازی سهام عدالت تنها پس از برگزاری مجامع و با رعایت ملاحظات بازار سرمایه انجام میشود.